از هنگام برداشت اولین محصول برنج تراریخته جهان توسط دکتر «محمدرضا عارف»، معاون اول رئیسجمهور در دولت هشتم در سال ١٣٨٣، مخالفتهای جهتدار با این فناوری در ایران وارد مرحله جدیدی شد. به طور خلاصه، محصولات تراریخته با استفاده از پیشرفتهترین فناوریهای ژنتیک برای بهبود کیفیت و قطع مصرف سموم شیمیایی تولید میشوند. بهاینترتیب علاوه […]
از هنگام برداشت اولین محصول برنج تراریخته جهان توسط دکتر «محمدرضا عارف»، معاون اول رئیسجمهور در دولت هشتم در سال ١٣٨٣، مخالفتهای جهتدار با این فناوری در ایران وارد مرحله جدیدی شد. به طور خلاصه، محصولات تراریخته با استفاده از پیشرفتهترین فناوریهای ژنتیک برای بهبود کیفیت و قطع مصرف سموم شیمیایی تولید میشوند.
بهاینترتیب علاوه بر دستیابی به محصول عاری از سم و ارزانتر، محیط زیست سالمتری را هم به ارمغان میآورد؛ محیطی که موجوداتی مثل ماهیان و سایر جانوران هم بتوانند در آن به زندگی خود ادامه دهند. حمایت مالی از این جریان مخالف با محصولات تراریخته را واردکنندگان سموم شیمیایی و انواع برنجهای خارجی و امپراتوری بینالمللی دروغ و در رأس آن گروه موسوم به Green Peace یا صلح سبز برعهده گرفت. برنامه فناوریهراسی صلح سبز (گروهی که متأسفانه در ایران فعال است) تنها منحصر به ایران نبوده و در اروپا، آفریقا و بهویژه هندوستان نیز فعال بوده است. برهمیناساس دولت هند با مشاهده هزینهکرد دو میلیارددلاری مداخلهگرانه این گروه، هرگونه فعالیت صلح سبز و دریافت پول از آن را رسما ممنوع کرد. یکی از دروغهای بزرگ صلح سبز که متأسفانه در ایران نیز پراکنده شده است، خبر خودکشی ٣٠٠هزار پنبهکار تراریخته در هندوستان(!) است. البته این خبر کذب بهجز از طریق ایادی این گروه ازجمله خانم «واندانا شیوا»، آیکون بینالمللی فناوریهراسی صلح سبز در جایی به تأیید نرسیده و دولت هندوستان -که درحالحاضر بیش از ١٢ میلیون هکتار از اراضی خود را به کشت پنبه تراریخته اختصاص داده- آن را رسما تکذیب کرده است.
در دولت اصلاحات مخالفت با توسعه فناوری مهندسی شکست خورد و وزارت جهاد کشاورزی بهعنوان مرجع ملی ایمنی زیستی (موضوع ماده ١٩ پروتکل ایمنی زیستی کارتاهنا) تعیین و مأموریت تولید محصولات تراریخته را برعهده گرفت؛ با رویکارآمدن دولت نهم و با وجود مخالفت این دولت با تولید ملی محصولات تراریخته، واردات انبوه این محصولات اما شدت گرفت. بنابراین برای بازدارندگی نسبت به توسعه ملی این محصولات دیگر نیازی به فضای رسانهای از نظر مخالفان احساس نمیشد. به همین دلیل بود که ضمن محاکمه پژوهشگران، بذور تراریخته ملی در اقدامی غیرقانونی در انبار متروکهای در رشت به زنجیر کشیده و فاسد شدند. موج دوم فناوریهراسی در ایران اما با استقرار دولت تدبیروامید و حمایت رئیسجمهور آغاز شد؛ دولتی که علاوه بر انتصاب دوباره مرجعیت ملی ایمنی زیستی، حمایت از تولید برنج و پنبه تراریخته را در برنامه ششم توسعه در دستور کار قرار داده است.
اینبار رسانههای دلواپس مخالف دولت «احساس تکلیف» میکنند! با توجه به رونمایی پنبه تراریخته از سوی وزیر جهاد کشاورزی و اعلام رئیس پژوهشکده بیوتکنولوژی کشاورزی مبنیبر رهاسازی پنبه و برنج تراریخته پس از طی مراحل قانونی در سال ١٣٩۵، جریان فناوریهراسی فعالیت خود را به اوج رسانده است. این جریان مخالف با صرف غیرقانونی کمک ٧۵٠هزاردلاری پروژه توانمندسازی ایمنی زیستی به سازمان حفاظت از محیطزیست (بدون مصوبه شورای ملی ایمنی زیستی) و با وجود مخالفت انجمنهای علمی، وزارت علوم، مرجع ملی ایمنی زیستی و سایر دستگاههای ذیربط، تنها به پراکنش شایعات و متأسفانه نوعی جنگ روانی مبادرت کرده است. ازاینرو ضمن تکذیب رسمی تمامی مطالب مورد ادعای آقای «حیاتغیب» در جریده وزین «شرق» مورخ ١۶ فروردین ١٣٩۵ آنها را فاقد اعتبار علمی و تکرار ادعاهای بیاساس صلح سبز و «واندانا شیوا» اعلام میکنم. درحالیکه خبر بیمبنای تراریختهبودن ۴٧ درصد برنجهای ایرانی پیش از این نیز علاوه بر مرجع ملی ایمنی زیستی، از سوی وزارتخانههای بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و جهاد کشاورزی رسما تکذیب شده است، تکرار این ادعای کذب از سوی مدیر سازمان حفاظت محیطزیست قابلتأمل و پیگرد قانونی است. متأسفانه ویژگی موج جدید هراسافکنی، همداستانی برخی از مدیران این سازمان (که علاوه بر حقوق خود ماهانه چندینهزاردلار تحت عناوین حق مشاوره و حق مدیریت از پروژه توانمندسازی ایمنی زیستی برداشت میکنند) با جریان فناوریهراس مخالف دولت در رسانههای دلواپس است. درحالحاضر، محصولات تراریخته در بیش از ١٨۶ میلیون هکتار از اراضی دهها کشور جهان ازجمله در اتحادیه اروپایی، اسپانیا، پرتغال، جمهوری چک، رومانی، آمریکا، کانادا، برزیل، آرژانتین، هندوستان، ژاپن، چین و پاکستان کشت شده و در بیش از ٢٠٠ کشور جهان از جمله اروپا، آمریکا، روسیه و ایران به صورت قانونی عرضه و مصرف میشوند.
اگرچه سازمان بهداشت جهانی رسما اعلام کرده است که «محصولات تراریختهای که امروزه در بازار جهانی یافت میشوند مورد بررسیهای مختلف و ارزیابی ریسک قرار گرفته و تأیید شدهاند و خطری برای سلامتی انسان ندارند»، اما دولت به تبعیت از سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی ابلاغی مقام معظم رهبری (درونزادی و دانشبنیانی)، مصمم است تا سهمی از واردات سالانه پنجمیلیارددلاری محصولات تراریخته را که در ١٠ سال گذشته هرگز مورد اعتراض آقای «حیاتغیب» و رسانههای دلواپس مخالف دولت تدبیروامید قرار نگرفته است توسط کشاورزان ایرانی تولید کند. فراموش نکنیم در دنیای علم و فناوری، نمیتوان از راهکارهای سلبی سخن گفت و یافتههای بشری و تلاشهایی را که با تکیه بر رهیافت علمی به نتیجه رسیده نادیده گرفت. برای به چالشکشیدن یک پدیده، راحتترین کار تکیه بر آمارسازی یا وارونهنمایی است و حداقل این نوع رفتار، زیبنده جامعه علمی کشور نیست.
بهزاد قرهیاضی-فوقدکترای ژنتیک