ناگفته‌هایی از مافیای سم که باغات پسته را نابود کرده‌‌اند / چرا بازار اروپا را از دست دادیم؟
ناگفته‌هایی از مافیای سم که باغات پسته را نابود کرده‌‌اند / چرا بازار اروپا را از دست دادیم؟
پسته سال هاست که در کشور ما کشت می‌شود اما این روزها حال روز این محصول بومی چندان هم خوب نیست به طوری که برخی از کارشناسان معتقدند پسته دیگر تاب کوچکترین آسیبی را ندارد.

پسته یکی از محصولاتی است که اگرچه این روزها همه از قیمت سرسام‌آور آن نالانند اما از مزیت‌های نسبی کشور برای صادرات بشمار می‌آید و از جمله محصولات ارزآور ایران است. پسته سال هاست که در کشور ما کشت می‌شود اما این روزها حال روز این محصول بومی چندان هم خوب نیست به طوری که برخی از کارشناسان معتقدند پسته دیگر تاب کوچکترین آسیبی را ندارد.

در ادامه بخش اول مصاحبه اقتصاد ۲۴ را با دکتر نعمت احمدی از کارشناسان این محصول کشاورزی و یکی از باغ‌داران پسته است، را می‌خوانید:

باغ پسته - نعمت احمدی

اخیرا رییس اتحادیه پسته اعلام کرده است «وضعیت تولید پسته در سال آینده به علت تامین نشدن سرما با خطر مواجه است و ممکن است تولید پسته مانند امسال مطلوب نباشد». آیا این مسئله درست است؟

چند روز بیشتر تا چله زمستان فرصت باقی است و علاوه بر آن اسفند ماه هم هست که ممکن است نیاز سرمایی درخت های پسته را تامین کند چرا که گونه‌های مختلف پسته نیازهای سرمایی متفاوتی دارند یعنی پسته های فندوقی، کله قوچی، اکبری و احمد آقایی هر کدام یک میزان نیاز سرمایی دارند که بین ۶۰۰ تا هزار ساعت است و از طرفی هم کشت پسته در کشور ما به طور گسترده در ۱۴ استان انجام می شود؛ با این حال نیاز سرمایی باغات پسته استان مرکزی تامین شده و حتی مهلت برای دریافت سرمای بیشتر هم دارند اما استان هایی مثل خراسان هنوز نیاز به سرمای بیشتری دارند.

باید به این نکته توجه داشته باشیم که نیاز سرمایی زمانی تامین می شود که دما از ۷ درجه پایین تر بیاید و نیازی نیست که دما حتما به صفر درجه یا کمتر از آن برسد و امیدواریم این نیاز سرمایی در خیلی از استان ها تامین شود و در استان هایی هم که نیاز سرمایی برطرف نشده است، اگر باغداران گرفتار مافیای سم و کود نشوند امکان تامین نیاز سرمایی به طور مصنوعی هست.

چگونه می توان این نیاز سرمایی را به طور مصنوعی برطرف کرد؟

روغن ولک و دورمکس از جمله مواد شیمیایی هستند که وقتی نیاز سرمایی به طور طبیعی فراهم نمی شود، محلول پاشی آنها جبران مافات این نیاز درختان را می کند اما متاسفانه مافیای کود و سم، این دو روغن را که محلول آن باید با پارافین همراه باشد با روغن سوخته و گازوییل ترکیب و به کشاورز عرضه می کند و بسیاری از گرفتاری هایی که باغات کرمان و دیگر استان ها دچار آن شدند از این ناخالصی روغن ولک پیدا شده است.

مافیای کود و سم، باغات پسته را نابود کرده‌اند

در آمریکا هم روغن ولک و هم روغن دورمکس مورد استفاده قرار می گیرند اما چون با فرمول اصلی و به طور استاندارد تولید می شود به طریق مصنوعی نیاز سرمایی را برطرف می کند بدون اینکه هیچ مشکلی برای درخت پیش بیاید.

مسئله ما تنها نیاز سرمایی درختان نیست و مسائل دیگری هم در تولید پسته دخیل هستند از جمله مسائل آب و هوایی که در اسفند و فروردین پیش بینی می شود. زمانی که دما از ۱۲ درجه پایین تر نرود رویش درختان پسته شروع می شود؛ چه بذرها و دانه ها و چه درختان. زمانی که به گرمای بالای ۲۵ درجه در اسفند و فروردین برسیم حرکت جوانه ها آغاز می شوند و نخستین جوانه های پسته ای که رویش می کنند گل های نر هستند. اگر بعد از میزان افزایش دمایی که مقدار آن را گفتم جوانه ها رویش کردند سرما بازگردد گل های نر ریزش خواهند داشت و بعد که گل های پسته آمدند گل نر نخواهیم داشت بنابراین مسئله و مشکل باغات پسته تنها نیاز سرمایی نیست بلکه گرمایی که در اسفند و فروردین خواهیم داشت نیز یکی دیگر از مسائل ماست و متاسفانه با پیش بینی هایی که می شود در فروردین گرمای زودرسی خواهیم داشت که اگر این پیش بینی واقعیت پیدا کند پسته دچار یک معضل بزرگ می شود.

سال گذشته هم که در استان هایی همچون یزد و کرمان پسته نبود همین گرفتاری را داشتیم، مضاف بر اینکه سم پاشی های بیجا و روغن ولک آلوده به گازوئیل بر شاخه و سرشاخه ها اثر گذاشته است و در کرمان شاخه های رویش که میوه سال آینده بر آنهاست خیلی آسیب دیده اند با این حال امیدواریم که این پیش بینی ها درست از آب درنیایند چرا که صنعت پسته تاب یک تنش دیگر را ندارد یعنی اگر صنعت پسته ما در همین بخش تولید به خصوص در استان های تک محصولی مثل یزد و کرمان یک چالش دیگر را تجربه کند دیگر توان ادامه کار را نخواهد داشت و فراموش نکنیم که خشکسالی و کمبود، هم مزید بر علت است.

محلول پاشی - روغن ولک

گفتید یکی از معضلات بزرگ صنعت پسته، مافیای سم و کود است. آیا این مافیا شناسایی شده و از اقدامات آنها جلوگیری به عمل آمده است؟ یا اینکه به علت نیازسازی هایی که برای کشاورزان کرده اند امکان مقابله با آنها وجود ندارد؟

بگذارید صورت مسئله را نوعی دیگر بیان کنم؛ درباره مطلبی که راجع به روغن ولک گفتم مدتی است که مد شده که کارشناسان می گویند برای تامین نیازهای سرمایی و برای اینکه درخت را زودتر به مرحله رویش برسانیم از روغن ولک استفاه کنید و این اتفاق هم افتاده است؛ از آن طرف مافیای سم و کود هم پارافین را که ماده اصلی روغن ولک است از آن حذف کرده و به جای آن مواد زائدی را که گفتم اضافه می کند و این مسئله در حالی است که ما یک آزمایشگاه درست و حسابی برای اینکه این روغن را آزمایش کند و به آن مجوز دهد نداریم و نتیجه همین شده است که بین ۷۰ تا ۸۰ درصد این روغن ها به نحوی که گفتم تولید می شود و ترکیب آنان درخت را عقیم می‌کند.

مافیای سم و کود با هر نوع داده علمی که متضاد با منافعش باشد مقاومت می کند

مافیای سم و کود با هر نوع داده علمی که متضاد با منافعش باشد مقاومت می کند و علیه داده های علمی تبلیغات سوء می کند. فردی به نام دکتر حسین حکم آبادی که پدر معنوی پسته ایران است، کارشناس ترین فردی است که در این حوزه فعالیت می کند و هیچ وابستگی به نهاد یا سازمانی یا مجموعه ای که سم و کود تولید می کنند ندارد و صرفا نظر علمی خود را می دهد اما در عوض کسانی را داریم که عضو مرکز تحقیقات پسته هستند که یا خود وارد کننده کود هستند یا در واردات کود و سم و سودآوری ها شریک هستند و کارشان مقاومت در برابر داده های علمی کشاورزی است و حتی کشاورز را وادار به خرید این کودها می کنند.

برای مثال، برای همین نیاز سرمایی، شرکتی محصولی به نام دورمکس را وارد می کرد؛ آقایان آمدند و محصول جایگزین خودشان را پیشنهاد کردند و از طرفی یک گزارش خلاف به جاهای مختلف دادند که این محصولی که وارد می شود اشکال دارد و شرکتی که این روغن را وارد می کرد مشمول ارز ۴۲۰۰ تومانی نشد و دیگر نتوانست وارد کند؛ پس از این ماجرا مراجع مختلف پیگیری کردند و دیدند که گزارشی را که رقبا دادند گزارش خلافی است و محصول دورمکس، محصولی کاملا علمی و آزمایشگاهی بدون خطر برای درختان پسته است و زمانی معذوریت ها رفع شد که دیگر فایده نداشت چرا که این شرکت بازار را از دست داده بود و قادر نبود دورمکس را وارد کند.

اگر بخواهم به نمونه دیگری اشاره کنم، می توانم از آفتی صحبت کنم به عنوان شیره که اصطلاح علمی آن پسیل است اما در میان ما کشاورزان به شیره مصطلح است که دو نوع خشک و تر دارد. در کرمان با هدایت مافیای سم و کود و بسیاری از کارشناسان که متاسفانه متاثر از اینها هستند، تا ۱۶ بار به درخت سم پاشی کردند و اصلا در شهر من زرند بسیاری از جوانان هستند که تنها کارشان این است که با یک تراکتور و دستگاه سم‌ پاش از صبح در مجموعه باغ های پسته شروع به سم پاشی های عجیب غریب می کنند و این کار باعث شده است که درخت ها از بین بروند و به جرأت می گویم بسیاری از درخت ها عقیم شده اند؛ هر دور هم که سم‌ پاشی به این صورت انجام شود، تانکری در باغ زده می شود که محتویات آن تا سقف ۴۰۰ هزار تومان فروخته می شود.

پسیل پسته

فرض کنید ۵۰۰ هزار هکتار باغ پسته داریم و هر باغ هم با راهنمایی و شیطنت این مافیای سم و کود، سم پاشی ادواری تا ۱۶ مرتبه می شود و هر دوره سم پاشی هم حدود ۴۰۰ هزار تومان هزینه دارد و یک حساب و کتاب ساده نشان می دهد که سود حاصل از فروش این سم ها که به جان درختان پسته می اندازند، چقدر می‌شود.

با تمام این اوصاف دکتر حکم آبادی، بعد از یک تحقیق میدانی در باغ های پسته گفت که نیاز درختان را محلول سولو پتاس برآورده می کند که قیمت این محلول که تازه گران هم شده است بیش از کیلویی هفت هزار تومان نیست و به جای سمی که آقایان پیشنهاد می کنند که به طور عمده استفاده می شود، میزان لازم برای استفاده از محلول ۳ در هزار است و سولو پتاس که کیلویی هفت هزار تومان است را برای استفاده در یک باغ تا سقف ۴۰ هزار تومان می توان تهیه کرد و این میزان تفاوت دارد با سمی که بعضی اوقات تا ۴۰۰ هزار تومان هم فروخته می شود.

همچنین، برای اینکه مصرف کود بیشتر شود آقایان توصیه می کنند که وقتی درختان باغ این سقف از آفت را گرفتند شروع به سم پاشی کنید. اما آقای حکم‌ آبادی معتقد است که ما قرار نیست درمان کنیم بلکه باید پیشگیری کنیم آن هم با کودی مثل سولوپتاس که ۴۸ درصد آن گوگرد و ۵۲ درصد آن پتاس و آهن و باقی مواد معدنی دیگر است و ۴۸ درصد گوگرد آن آفت شیره یا پسیل را از بین می برد و سم هم نیست بلکه یک گوگرد خاص است.

اما سم فروش ها طور دیگری به کشاورز فهمانده اند که باید درمان کنید، اما آقای حکم آبادی می گوید باید پیشگیری کنیم تا از آلوده شدن درخت جلوگیری شود تا نیازی به درمان نباشد و باعث شود به جای آنکه باغدار سالی ۱۰۰ میلیون سم بخرد نیاز خود را با سالی یک میلیون تومان تامین کند.

از طرفی فرمول سم در دست آقایان است و هر طور که بخواهند آن را ترکیب می کنند؛ برای مثال نمایشگاهی در پارک گفت‌وگو با حضور یکی از مقامات عالیرتبه وزارت جهاد کشاورزی برگزار شد و ۵۸ شرکت سازنده کود، محصولات خود را آورده بودند و من از هر یک از این ۵۸ شرکت یک لیتر کود خریدم و به آزمایشگاه بردم و دیدیم فرمولی که روی بسته های کودها درج کرده بودند از اساس، میزان و محتویات آن با کودی که عرضه کرده بودند متفاوت بود و هیچ کدام آن فرمول واقعی نبود. پس از آن از همین مقام عالیرتبه وزارت جهاد پرسیدم که چرا اینها را به رسانه ها معرفی نمی کنید و گفت نمی شود.

عملکرد مافیای سم و کود باعث از دست رفتن بازار پسته در اروپا شده است

به هر حال، مافیای سم و کود به گونه ای خاص عمل می کند و نظارتی هم بر آن نیست؛ من به جرأت می توانم بگویم اگر محصول هر شرکت داخلی کودسازی که اسمش را بیاورید حتی اگر معروف هم باشد به آزمایشگاه دهید می بینید که فرمول آن مطابق با آنچه گفته شده نیست، یعنی تقلبی است. بسیاری از سمومی که در کشور ما مصرف می شوند در جاهای دیگر اصلا اجازه مصرف ندارند؛ علت اینکه ما بازارهای اروپا را از دست دادیم عملکرد همین شرکت ها است که متاسفانه کارشناسان بخش کشاورزی هم از آنها خط می گیرند و مصرف این محصولات را توصیه می کنند و همین مسئله باعث شده است ما نتوانیم ایزوهای اروپا را دریافت کنیم و بازارهای اروپا را از دست دهیم.

صنعت پسته یکی از مظلوم ترین صنعت ها است اما به چه علت؟ قیمت پسته در بازار جهانی بین ۱۱ تا ۱۲ دلار بود و دلار که ناگهان با افزایش قیمت رو به رو شد قیمت پسته هم بالا رفت و کشاورز توانست آن را نزدیک به کیلویی ۱۷۰ هزار تومان بفروشد اما باید بدانیم که پسته جزو سبد غذایی مردم نیست و اگر در آجیل هم باشد ۱۰ درصد هر آجیلی پسته است و در اصل پسته یک محصول صادراتی است.

پشت پرده ماجرای پستافین و گردن‌بند پسته

بگذارید مثالی بزنم؛ قیمت شیر، ابتدای سال جاری چقدر بوده و الان چقدر شده است؟ وقتی مقایسه کنیم می بینیم افزایش چهار برابری داشته است و یا محصولات دیگر هم همین طور، اما برای اینکه سرپوشی بر افزایش قیمت آن کالاهایی که در سبد غذایی مردم است بگذارند آمدند پستافین و گردن‌بند پسته ساختند.

شما به نمایشگاه پارک گفت و گو اشاره کردید که با حضور مقامات جهاد کشاورزی برگزار شد و وزارت جهاد کشاورزی هم مدعی نظارت جدی بر بخش کشاورزی است و مسئولان آن هم دائما در حال مقایسه آمارهای امسال با دهه‌های گذشته هستند و از افزایش های عمده بخش کشاورزی می گویند اما حرف های شما به عنوان یک کشاورز خلاف حرف مسئولان وزارت جهاد است به طوری که آنها حتی توان مقاومت با مافیای سم و کود را هم نداشتند. می شود در اینباره توضیح دهید؟

آمارهایی که در بخش کشاورزی می دهند قبول می کنم اما یک سوال می پرسم؛ وزارت جهاد کشاورزی برای من کشاورز چه قدمی برداشته است؟ وزارت جهاد در افزایش نرخ تولید محصولات کشاورزی هیچ نقشی نداشته است و در حال حاضر اگر آمار کشت یک محصول در یکی از نقاط کشور را از مسئولان وزارت جهاد بپرسید و مقدار آن را بخواهید از آن بی اطلاع خواهند بود و اصلا نمی دانند و دخالتی ندارند.

منظورم این نیست که وزارت جهاد کشاورزی نظارت ندارد بلکه حضور ندارد و برای مثال اگر فردا بگویند مجموعه وزارت جهاد کشاورزی تعطیل شود هیچ تاثیری روی باغ ها و مزرعه های ما نخواهد داشت. نقش این وزارتخانه فقط در حدی شده که گوشت از کجا بیاورد و در داخل نقش و جایگاهی ندارد و برای اثبات حرف خود می گویم که اگر نقشی داشت الان که فصل استفاده از روغن ولک و تامین نیاز سرمایی پسته است وزارت جهاد کشاورزی به عنوان متولی بخش کشاورزی حداقل باید اعلام می کرد که کشاورزان باید از کدام برند این روغن استفاده کنند؛ شما به عنوان یک خبرنگار به روابط عمومی این وزارتخانه زنگ بزنید و بپرسید که یک برند روغن ولک برای تامین نیاز سرمایی پسته معرفی کنید اما این متولی امور کشاورزی حتی نمی تواند یک برند نمونه برای نیازی ساده را معرفی کند.

همه ما می دانیم که اگر ایران در پنج محصول مزیت نسبی داشته باشد یکی از آنها پسته است اما با دست خود در حال از بین بردن این مزیتی هستم. شما به عنوان یک کشاورز با این جریان مافیا که کمر به نابودی صنعت پسته بسته است مقابله نکرده اید؟

چه کار می توانیم بکنیم؛ مگر ما قدرت نظارتی یا اجرایی داریم؟ تنها می توانیم بگوییم که چه اتفاقاتی در حال افتادن است و نتیجه این اتفاقات چیست؛ من خود به بعضی از شرکت هایی که کود می سازند رفتم و با چشم خود دیده‌ام که این کارخانه ها دو یا سه مخزن دارند و ملات چغندر را به اضافه چند پودر ترکیب می کنند و کود تحویل می دهند در حالی که در کشوری مثل آمریکا نهاد و سازمان مخصوصی وجود دارد که تا این نهاد مجوز ندهد کسی اجازه تولید نیم لیتر کود را ندارد اما اینجا کشاورزان بی پناه ترین قشر جامعه هستند. پسته به هر حال قیمتی دارد و دست کم شرایط سال گذشته باعث شد که دست کشاورز در جیب خودش برود.